دو مسیر متمایز صنعت فیلم‌سازی داستانی در ایران و ترکیه

فیلم‌سازی تبلیغاتی و جشنواره‌ای با بودجه دولت در برابر فیلم‌سازی عامه‌پسند با هزینه بخش خصوصی

هزار ارگوچلو بازیگر سینمای ترکیه در هفتاد‌و‌یکمین جشنواره فیلم کن - Alberto PIZZOLI / AFP

در چهار دهه گذشته، صنعت فیلم‌سازی در ایران به صورت تام و تمام به زائده دولت تبدیل شده است: سالانه حدود ۵۰ تا ۷۰ فیلم سینمایی (در سه دهه اخیر) به سفارش مراکز دولتی و حکومتی برای ترویج ایدئولوژی اسلام‌گرایی شیعه و برای عادی نشان دادن وضعیت ایران به نخبگان کشورهای غربی تولید می‌شود که از دوربین و سلولوید تا سالن نمایش و وام بانکی‌اش را دولت تامین می‌کند. فیلم‌های دسته دوم اکثرا در ایران به نمایش در نمی‌آیند، چون مخاطب ندارند، و دسته اول اکثرا حتی هزینه تبلیغات خود را هم درنمی‌آورند. از نظر تجاری، این سینما کاملا شکست خورده است و اگر پول و امکانات دولتی (با فرض محدودیت‌های موجود) نباشد، تعداد فیلم‌ها به سالی پنج فیلم (آن هم تولیدشده با سرمایه خارجی) و تعداد سالن‌های سینما (اگر فیلم خارجی نشان ندهند) به پنج سالن (که ساعاتی را به برنامه‌های دولتی اختصاص خواهند داد) تقلیل می‌یابد. پس از فروپاشی «اتحاد جماهیر شوروی» سابق و اقمار آن در اروپای شرقی و قطع بودجه‌های دولتی، صنایع فیلم‌سازی آن‌ها به همین ورشکستگی رسید. در کره شمالی و کوبا و دیگر کشورهای کمونیستی که درآمد نفتی ندارند صنعت فیلم‌سازی وجود خارجی ندارد و دولت تنها برای بوق‌های تبلیغاتی خود بودجه دارد. 

تولیدات داستانی تلویزیونی همانند مجسمه‌های سلیمانی و نقاشی‌های دیواری میدان‌های کشور (تولید شده در سازمان اوج) و همانند کتاب‌هایی که خامنه‌ای بر آن‌ها تقریظ می‌نویسد، همه زباله‌هایی هستند که با سقوط حکومت ایدئولوژیک، به‌دست شهرداری به مناطق تخلیه آشغال منتقل خواهند شد. این‌ها را دولت تولید می‌کند و دولت می‌خرد و انبار می‌کند. تولیدات تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران امروز حتی برای قشر خودی نظام هم جذابیت ندارد. آن‌ها نیز سریال‌های غربی و ترک را تماشا می‌کنند. آمارهای مسئولان تلویزیون دولتی در این موارد همیشه دروغین و گمراه کننده بوده‌اند. 

اما در ترکیه در طول چهار دهه اخیر و به یمن شکل‌گیری شبکه‌های خصوصی تلویزیونی، یک صنعت بزرگ سریال‌سازی شکل گرفته است که تولیدات آن از ایران و دنیای عرب تا روسیه و چین و هند و ژاپن و کره جنوبی، از آسیای میانه و شرق اروپا تا شمال آفریقا، و بعضا برخی مناطق امریکای لاتین را درنوردیده‌اند. مجموعه‌های ترکیه‌ای در ایران به محبوب‌ترین مجموعه‌ها تبدیل شده‌اند. بنا به اعلام وزارت تجارت ترکیه، سریال‌های ترکی در ۱۴۶ کشور پخش، و از سوی ۷۰۰ میلیون نفر تماشا می‌شوند. میزان درآمد ترکیه از صادرات سریال‌ها در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۵۰ میلیون دلار، سال ۲۰۱۷ حدود ۳۵۰ میلیون دلار، و در سال ۲۰۱۸ به ۵۰۰ میلیون دلار رسید. بنا به برخی تخمین‌ها این صادرات به حدود یک میلیارد دلار خواهد رسید.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مجموعه‌های تلویزیونی ترکیه چنان مخاطب عام و بین‌المللی یافته‌اند که تعداد بسیاری از آن‌ها در سایت‌های پخش فیلم نت‌فلیکس، آمازون، دیزنی، و هولو در دسترس هستند. مجموعه‌های تلویزیونی ترکیه دارای تنوع مضمونی (درام خانوادگی، درام تاریخی، پلیسی، کمدی) و کیفیت‌های مقبول صوری (بازیگری، موسیقی، تدوین، کارگردانی و چهره‌پردازی و دکور صحنه) هستند و می‌توانند با مجموعه‌های غربی رقابت کنند. 

ترکیه دارای منابع نفت و گاز و ارز آسان نیز نبوده است تا آن‌ها را در این صنعت خرج کند. صنعت سریال‌سازی در ترکیه نه تنها از منابع عمومی تغذیه نشده، بلکه به رونق در دیگر بخش‌های اقتصادی ترکیه یاری رسانده است. محبوبیت مجموعه‌های تلویزیونی ترکیه در کنار عوامل دیگر موجب افزایش حدود ۵۰ درصد گردشگر از آمریکای جنوبی به آن کشور شده است. ترکیه در سال‌های اخیر، بعد از آمریکا به تولید‌کننده انبوه سریال‌های تلویزیونی تبدیل شده است.

فیلم‌سازان ایرانی از نظر حرفه‌ای از همقطاران ترک خود عقب نیستند. دست آن‌ها از حیث مضمون، انتقال احساسات (مادر نمی‌تواند فرزندش را در آغوش کشد مگر از راه دور و با دستکش ظرف‌شویی)، نمایش زندگی جاری (خوابیدن زنان و مردان در تخت‌های جداگانه و زنان با روسری در تختخواب) و تامین منابع برای کار مستقل، بسته است. محدودیت‌های اجتماعی در متن جامعه، سنت‌های مذهبی، و اخلاق عمومی، در ایران و ترکیه بسیار شبیه به هم است و خانواده‌ها در ایران بدون هیچ دغدغه‌ای با فرزندان خود سریال‌های ترک را تماشا می‌کنند. داستان‌ها و روایت‌ها و تاریخ این دو کشور نیز شباهت‌های بسیاری به هم دارند. پرسش این است که چرا صنعت فیلم‌سازی در ایران دچار حضیض (با سهم صفر از بازار جهانی و بی‌توجهی عمومی مردم ایران به آن‌ها)، و در ترکیه در حال رونق بوده است. 

سم دولتی و تبلیغاتی شدن

رونق مجموعه‌سازی در ترکیه را به دو عامل می‌توان نسبت داد: برداشته شدن انحصار از شبکه‌های تلویزیونی در دست دولت، و نبودِ ضرورت سریال‌سازی برای تبلیغات ایدئولوژیک و حکومتی، در کنار رشد اقتصادی قابل‌توجه در آن کشور. با برداشته شدن انحصار دولتی از شبکه‌های تلویزیونی، شبکه‌های خصوصی مثل اِی تی‌وی، کانال دی، شو، فاکس، و استار تی‌وی، شبکه‌های دولتی را از حیث بیننده پشت سر گذاشته‌اند. این شبکه‌ها با تغذیه شدن از تبلیغات تجاری، موتور محرکه سریال‌سازی در ترکیه هستند. به‌رغم فشار دولت اردوغان بر این شبکه‌ها برای رعایت خط‌قرمزهای سیاسی دولت، آن‌ها در سریال‌سازی از حیث اجتماعی نسبتا آزادانه عمل می‌کنند و مجبور نیستند به تبلیغات موردنظر دولت بپردازند.   

اما فیلم‌سازان ایرانی در چهار دهه اخیر برای دو قشر فیلم ساخته‌اند: قشر حزب‌اللهی، بالاخص علی خامنه‌ای و فرماندهان سپاه، و قشر بسیار محدود نخبگان چپ و تنوع‌گرای اروپایی و امریکایی. آن‌ها منابع خود را نیز بیشتر از همین دو منبع کسب کرده‌اند. وزارت ارشاد و بنیاد فارابی فهرست بلند بالایی از فیلم‌های ایرانی را که در جشنواره‌های خارجی جایزه گرفته‌اند، به عنوان بیلان کار خود ارائه می‌دهند، اما از هیچ‌یک از این فیلم‌ها به شکل وسیع در خارج از ایران مورد استقبال واقع نشده و تعداد بسیار اندکی از آن‌ها هزینه خود را تامین کرده‌اند. اما فیلم‌سازان ترک برای توده مردم در ترکیه و کشورهای در حال توسعه فیلم می‌ساخته‌اند.

مقامات از این که فیلم‌های تبلیغاتی- ایدئولوژیک رژیم از سوی نیروهای حزب‌اللهی منطقه در لبنان و سوریه و عراق در اوقات فراغت آن‌ها در مراکز نظامی دیده می‌شود، به خود می‌بالند، اما این فعالیت‌های تبلیغاتی سم صنعت سینما در ایران بوده‌اند. این‌ها «پاچه‌خوار»ترین افراد را به سینماگر تبدیل کرده‌اند؛ کسانی که از منابع دولتی پولدار شده‌اند، اما به تحکیم پایه‌های این صنعت در کشور آسیب زده‌اند. همچنین، «آقازاده‌»ها را هم با ارتباطاتی که با تلویزیون دولتی، سازمان تبلیغات، بنیاد فارابی و سازمان اوج (سپاه) داشته‌اند، به تهیه‌کننده و فیلم‌ساز تبدیل کرده‌اند که آثارشان نه ارزش تجاری دارد و نه ارزش سینمایی و هنری.  

موج ترویج تنوع‌گرایی جنسی و تنازعات نژادی در فیلم‌ها و سریال‌های امریکایی در یک دهه اخیر و بالا بردن سهم بازیگران آفریقایی‌تبار، مایه فاصله گرفتن بخش‌هایی از جامعه در کشورهای در حال توسعه از آن‌ها شده است. حتی در ایالات متحده این نوع سریال‌سازی به کاهش بخش‌هایی از مخاطبان شبکه‌های تلویزیونی انجامیده است و (همراه با دلایل دیگری، از جمله هزینه کمتر یا شمار و تنوع بیشتر فیلم‌ها و سریال‌ها) افراد به شبکه‌های کابلی و پخش اینترنتی مثل نت‌فلیکس، پارامونت‌پلاس، آمازون، هولو، دیزنی، و اچ‌بی‌او پلاس روی آورده‌اند. این سایت‌ها از حیث مجموعه‌های ارائه شده تنوع بیشتری از شبکه‌های معمول تلویزیونی دارند. افراد برای سرگرمی و نه در معرض تبلیغات سیاسی و  ایدئولوژیک قرار گرفتن، به سراغ این مجموعه‌ها می‌روند. خانواده‌ها اکثرا مایل نیستند کودکان و نوجوانان خود را در معرض آثار ترویجی و تبلیغی قرار دهند و سریال‌های درام و  تاریخی خانوادگی را ترجیح می‌دهند. مجموعه‌‌های داستانی ترک، دقیقا به همین نیاز پاسخ می‌دهند. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه